Skip to content
Menu
Amirali Ghasemi
  • Works
    • CLEANER VS ARCHAEOLOGIST
    • … Authentic Blue
    • Following someone I know in İstiklal Cad.
    • Deep Inside
    • [Dictionaries]
    • Collecting what I’m allergic to or I get Irritated by!
    • Browsing Photos from a Hard Disk (Video/Installation /Performance)
    • Choose your Background
  • Videos
    • Burning Things
    • Word for Word
    • DocuPulp
    • TO HEAL
    • Animated TV
    • Meeting Her Online
    • Dancing Fan
    • Video Diaries
  • Poems
  • Design Etc.
    • Audiovisuals for 127
    • Posters
  • Curatorial Projects
    • Iran & Co / ایران و شرکا
  • Texts
    • Distant War Memories
  • Biography
  • Contact
Amirali Ghasemi

IT آتشفشان

Posted on 17th April 202017th April 2020

انگار نه انگار که نه من چیزی بارم بود
سی‌دی را هل داد میان شیار لبم
آرام
که خط افتاده بود از ماندن بین باز و نیمه بسته
خراش‌ها هنوز می خواندند
Je t’aime
با بار منفی اصطکاک
بر جرقه‌های رقصان ساکن
در پُل اُور پشمی‌ات در زمینه تاریک
لب می‌زدند نامفهوم
چمن‌های زیر ناف دنیا سرد و خنک
سرش را پنهان می‌کرد و زبانه می‌کشید
صورتش را می‌کشیدی به حفره‌ای تا بیست هزار فرسنگ زیر دریا
آتشفشان که تو بودی
با ناخن‌هات
بر شیار‌های نو
بر پشتم
خرزهره می‌کاشت
دست
کاسه‌شده به دور آب حیات
ابرهای حلقه حلقه دود
مسدود و
مس اندود
گویی گواهی مرورگرت باطل شده بود
و راهم نمی‌داد شناسه‌ی موجود
«شب بود بیابان بود …»

یک و سی پنج دقیقه بعد از ظهر- تهران – حوالی پارکینگ

©2021 Amirali Ghasemi | Powered by SuperbThemes & WordPress