صرفهجویی – بهره وری
نگاه بان دوردست شعرهای آبکی امروزم را ریخت توی چای دومش حل کرد با جدول همشهری که چنگی به دل نمیزد و خالی کرد پای گلدانهای پای پنجره نور مهتابی بعدازظهر گزگز می کرد روی نمیدانم و هشدارهای کشدار مسواک بدل به ناخنشور دستمال مجلل … Continue readingصرفهجویی – بهره وری