حالا
همین دوروبرها روی ماسهها نشستهام،
دارم
قلعه شنی
میسازم…
دریا دهانت است،
موج نمیزند این بار
ساکت و بی کف
محو میکنی
ردِّ سار را
….تار و مخفف
غلغلکت میآید
گودی که عمیقتر شود به آب میرسد؟
چالِ گونه ات …
———-
لاولند – اوهایو – چهار و بیست و سه دقیقه صبح – ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲