کدِ اشتباه دادهام در شعر قبل
تو سر در گُمی
نمیگیری منظورم کیست
جایی بودهایم بر تختی غریبه
یادت نمیآید اما
دست از پا خطا نکرده … اما
نَفَسهایت را دید میزدم … اما
کد … ئین بازی را سخت میشود شکست
باز گرداندش به زبان اصلی
قل میخورد
توی رگبرگهایِ نداشتهیِ تنظیمات پیشفرض
فَن کوئل روشن است
مثل هوایِ ساعت شش صبح
باز هم نمیدانی اَم
من هم نمی پُرسمت
مرداد هزار و سیصد و نود و یک